مـهـ ـاجـ ـر

یک جرعه آه . . .

چهارشنبه, ۲۶ شهریور ۱۳۹۳، ۰۴:۲۶ ق.ظ


اکنون علی جان! ای همسر هماره مهربانم!من عازمم، بر من مسلّم است که از امشب میهمان پدرم و خدای او خواهم بود، گریزانم از این دنیای پر بلا و سراسر مشتاقم به خانه بقا. تنها دل نگرانی ام برای رفتن، توئی وفرزندانم. شما تنها پیوند میان من واین دنیائید که کار رفتن را سخت می کنید اما دلخوشم به اینکه شماهم آخرتی هستید، مال آنجائید. شماجسمتان در اینجاست.دیدا باشما از آنجا ودر آنجا آسان تر است.

علی جان!من در سالهای حیاتم همیشه باتو وفاداربوده ام ،از من دروغ ، خدعه،خیانت هرگز ندیده ای.لحظه ای پا را از حریم مهر ووفا وعفاف بیرون نگذاشته ام. برخلاف فرمان وخواست ومیل توحرفی نگفته ام ،کاری نکرده ام.اعتقادم همیشه این بوده است که جهاد زن،رفتارنیکو باهمسر است، خوب شوهرداری است واز این عقیده تخطّی نکرده ام .

علی جان !مرگ،ناگزیر است وانسانِ میرنده ناگزیر از وصیت وسفارش.

علی جان!به وصیّت هایم عمل کن،چه آنهارا در رقعه ای مکتوب آورده ام وچه اینارا را که اکنون می گویم.

اول اینکه توپس از من ناگریزی ازدواج کردن،پس ازدواج کن وامامه،خواهرزاده ام را بگیر که اوبه فرزندان مهربانتر است.

دوم اینکه مرا در تابوتی به همان شکل که گفته ام حمل کن تا محفوظ تر بمانم.

وسوم،مراشبانه غسل بده-از روی پیراهن-برمن شبانه نماز بگزار ومرا مخفیانه دفن کن ومدفنم را مخفی بدار. مبادامردمی که برمن ستم کرده اند،به خصوص آن دو برجنازه ونماز ودفنم حاضرشوند واز مکان دفنم آگاهی بیابند.

....گریه نکن علی جان!من گریه ام برای توست،توچرا گریه می کنی ؟تومظلوم ترین مظلوم عالمی گریه برتو رواتر است.من آنچه کردم برای دفاع از حقوق مغصوب توبود.من می دانستم که رفتنی ام،پدر مرا مطمئن کرده بودولی هم می دانستم ومی دانم پس از رفتنم برتو چه خواهدگذشت...


(منبع:کشتی پهلوگرفته،سید مهدی شجاعی)

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۶/۲۶
محمدحسین محمدیان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی