مـهـ ـاجـ ـر

۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

چه انتظار عجیبی!

 تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی

 عجیب تر آنکه چه آسان نبودنت شده عادت

چه بی خیال نشستیم ، نه کوششی نه وفایی

 فقط نشسته و گفتیم خدا کند که بیایی . . .

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۴۳
محمدحسین محمدیان

آیت الله سیدمحمدتقی موسوی اصفهانی در کتاب گران سنگ مکیال المکارم به فواید و آثار دعا برای فرج امام زمان(علیه السلام) اشاره می نمایند که در ذیل آمده است..- امام زمان(علیه السلام) می فرمایند: " برای تعجیل فرج بسیار دعا کنید که آن فرج شما است".
2-
این دعا سبب زیاد شدن نعمتهاست
3-
اظهار محبت قلبی
4-
نشانه انتظار
5-
زنده کردن امر ائمه اطهار
6-
مایه ناراحتی ووحشت شیطان لعین
7-
نجات یافتن از فتنه های آخرالزمان
8-
ادا کردن قسمتی از حقوق آن حضرت
9-
تعظیم خداوند و دین خداوند است
10-
حضرت صاحب الزمان در حق او دعا می کند
11-
شفاعت آن حضرت در قیامت شامل حالش می شود.
12-
شفاعت پیغمبر ان شاالله شامل حال او می شود
13-
این دعا فرمانبری امر الهی وطلب فضل و عنایت او است
14-
مایه استجابت دعا می شود
15-
ادا کردن اجرومزد رسالت است
16-
مایه دفع بلاست
17-
سبب وسعت روزی است
18-
باعث آمرزش گناهان می شود
19-
تشرف به دیدار آن حضرت دربیداری وخواب
20-
رجعت به دنیا درزمان ظهورآن حضرت
21-
ازبرادران پیغمبر خواهد بود
22-
فرج مولای ماحضرت صاحب الزمان زودتر واقع خواهدشد
23-
پیروی ازپیغمبروامامان
24-
وفای به عهدوپیمان خداوندی
25-
آثارنیکی به والدین برای دعاکننده حاصل می گردد
26-
فضیلت رعایت وادای امانت برایش حاصل می شود
27-
زیادشدن اشراق نورامام(ع) دردل او
28-
طولانی شدن عمر
29-
تعاون وهمکاری درکارهای نیک وتقوی
30-
رسیدن به نصرت ویاری خداوند وپیروزی بردشمنان به کمک خداوند
31-
هدایت به نور قرآن مجید
32-
نزداصحاب اعراف معروف می گردد
33-
هدایت به نورقرآن مجید
34-
اِِیمنی ازعقوبتهای اخروی


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۳۲
محمدحسین محمدیان

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی

چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی

خلیل آتشین سخن ، تبر به دوش بت شکن

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی

برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام

دوبار صبح ، ظهر نه غروب شد نیامدی


 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۳۰
محمدحسین محمدیان

مقتل نوشت ؛ آه...و یعنی تمام شد

یعنی که دور مادرمان ازدحام شد

یعنی رکوع پشت درش امتداد یافت

یعنی شهید سجده به پای امام شد

هر کس رسید روی تنش رد پا گذاشت

قتلش حلال گشت و نجاتش حرام شد

تنها به جرم اینکه دفاع از امام کرد

محکوم ضربه های پر از انتقام شد

اینجای قصه مادرمان حرفها شنید

تا شد...شکست...درد شدیدش مدام شد

قنفذ به طعمقتل نوشت ؛ آه...و یعنی تمام شد

یعنی که دور مادرمان ازدحام شد

یعنی رکوع پشت درش امتداد یافت

یعنی شهید سجده به پای امام شد

هر کس رسید روی تنش رد پا گذاشت

قتلش حلال گشت و نجاتش حرام شد

تنها به جرم اینکه دفاع از امام کرد

محکوم ضربه های پر از انتقام شد

اینجای قصه مادرمان حرفها شنید

تا شد...شکست...درد شدیدش مدام شد

قنفذ به طعنه فاتحه ای خواند و خنده کرد...

یعنی که کار کشتن زهرا تمام شد...!. 

نه فاتحه ای خواند و خنده کرد...

یعنی که کار کشتن زهرا تمام شد...!.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۳ ، ۱۸:۲۵
محمدحسین محمدیان

 



در نیمه شعبان سال 255 هـ در سامراء به دنیا آمد. 1 ایشان هم نام پیامبر (ص) و کینه‌اش ابوالقاسم است. حجت، قائم، صاحب الزمان، بقیه ا خلف صالح از القاب آن حضرت و مشهورترین آن مهدی علیه‌السلام است. مادرش نرجس، که به نام ریحانه، سوسن و صیقل نیز یاد کرده‌اند. 2 وی از زنان با فضلیت و کمال بود تا آنجا که همه امام حسن (ع) و حکیمه دختر امام جواد (ع) خود را خدمتگزار وی می‌نامیدند.

در این زمان یعنی هنگام تولد حضرت مهدی (عج) مقضم عباسی هشتمین خلیفة عباسی که حکومتش از سال 218 هجری آغاز شد، سامرا شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی قرار داد.

این اندیشة که ظهور مصلحی پایه‌های حکومت ستمکاران را متزلزل می‌نماید و باید از تولید نوزادان جلوگیری کرد و حتی مادران بی‌گناه را کشت و یا قابله‌هایی را پنهانی به خانه‌ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند، در تاریخ نظایری دارد. در زمان حضرت ابراهیم (ع) نمرود چنین کرد. در زمان حضرت موسی (ع) فرعون نیز به همین روش عمل نمود. ولی خدا نخواست. همواره ستمگران می‌‌خواهند مشعل حق را خاموش کنند، غافل از آنکه، خداوند نور خود را تمام و کامل می‌کند، اگرچه کافران و ستمگران نخواهند.

در مورد نوازد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری(ع) نیز داستان تاریخ به گونه‌ای شگفت انگیز و معجزه آسا تکرار شد.

«هنگامی که ولادت این اختر تابناک حضرت مهدی (عج) نزدیک گشت و خطر او در نظر جباران قوت گرفت، درصدد برآمدند تا از پدید آمدن این نوازد جلوگیری کننده و اگر پدید آمد و بدین جهان پای نهاد او را از میان بردارند. بدین علت بود که چگونگی احوال مهدی، دوران حمل و سپس تولد او، همه و همه، از مردم نهان داشته می‌شد، جز چند تن از نزدیکان یا شاگردان و اصحاب خاص امام حسن عسگری (ع) کسی او را نمی‌دید. آنان نیز مهدی را گاه‌بگاه می‌دیدند نه همیشه و به صورت عادی»1

شیعیان خاص، مهدی را مشاهده کردند:

در مدت 5 یا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدی که پدر بزرگوارش حیات داشت، شیعیان خاص به حضور حضرت مهدی (عج) می‌رسیدند. از جمله چهل تن به محضر امام یازدهم رسیدند و از امام خواستند تا محبت و امام بعد از خود را به آنها بنمایاند تا او را بشناسند و امام چنان کرد. آنان پسری را دیدند که بیرون آمد همچون پارة ماه، شبیه پدر خویش ، امام عسکری فرمودند: پس از من این پسر امام شماست و خلیفة من است در میان شما، امر او را اطاعت کنید، از گرد رهبری او پراکنده نگردید که هلاک می‌شوید و دینتان تباه می‌گردد. این را هم بدانید که شما او را پس از امروز نخواهید دید تا اینکه زمانی دراز بگذرد. بنابراین از نایب او، عثمان بن سعید اطاعت کنید.»2 و بدین گونه امام یازدهم ضمن تصریح به واقع شدن غیبت کبری ، امام هدی را به جماعت شیعیان معرفی نمود و استمرار سلسلة ولایت را اعلام داشت.1

یکی از متفکران و فیلسوفان قرن سوم هجری که به حضور امام رسیده است، ابوسهل نوبختی می‌باشد. باری، حضرت مهدی (ع) پنهان می‌زیست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسگری(ع) در روز هشتم ماه ربیع‌الاول سال 260 هجری دیده از جهان فرو بست. در این روز بنا به سنت اسلامی، می‌بایست حضرت مهدی بر پیکر مقدس پدر نماز گزارده، تا خلفای ستمگر عباسی جریان امامت را نتوانند تمام شده اعلام کنند و یا بدخواهان آن را از مسیر اصلی منحرف کنند و وراثت معنوی و رسالت اسلامی و ولایت دینی را به دست دیگران سپارند. بدین سان مردم دیدند کورکی همچون خورشید تابان با شکوه هر چه تمامتر از سرای امام بیرون آمد و جعفر کذاب عمومی خود را که آمادة نمازگزاران بر پیکر امام بود به کناری زد و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد.

 

سیرت مهدی (ع):

حضرت مهدی صاحب علم و حکمت بسیار و دارندة ذخایر پیامبران است. ولی مطلق و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی اکبر است. چون ظاهر شود به کعبه تکیه کند و پرچم پیامبر (ص) را در دست گیرد و دین خدا را زنده و احکام خدا را در سراسر گیتی جاری کند و جهان را پر از عدل و داد نماید.

حضرت مهدی (ع) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است. مهدی عادل است و خجسته و پاکیزه، خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند.

مهدی (ع) حق هر چقداری را بگیرد و به او دهد. حتی اگر حق کسی زیر دندان دیگری باشد، از زیر دندان غاصب بیرون کشد و به صاحب حق بازگرداند. به هنگام حکومت مهدی (ع) حکومت جباران و نفوذ سیاسی منافقان و خائنان نابود گردد. شهر مکه قبلة مسلمین مرکز حکومت انقلابی مهدی شود. آری چون مهدی قیام کند زمینی نماند مگر آنکه در آنجا گلبانگ محمدی: اشهدان لا اله الا الله و اشهدان محمداً رسول الله بلند گردد.

مهدی (ع) فریاد رسی است که خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد. در روزگار او همگان به رفاه آسایش و وفور نعمتی بی‌مانند دست یابند. حتی چهارپایان فراوان گردند و با دیگر جانوران، خوش و آسوده باشند. زمین گیاهان بسیار رویاند و آب نهرها فراوان شود. در جهان جای ویرانی نماند، مگر آنکه مهدی (ع) آنجا را آباد سازد.

در قضاوتها و احکام مهدی (ع) و در حکومت وی، سه سوزنی ظلم و بیداد بر کسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند.1 مهدی عدالت را همچنان که سرما و گرما وارد خانه‌ها شود، وارد خانه‌های مردمان کند و دادگری او همه جا را بگیرد.


ضرورت غیبت آخرین امام:

بیرون آمدن حضرت مهدی (ع) و نمازگزاران آن حضرت بر پیکر مقدس پدر بزرگوارش همه جا منتشر شد. کارگزاران و مأموران معتمد عباسی به خانة امام حسن‌عسکری(ع) هجوم بردند، اما هر چه بیشتر جستند کمتر یافتند و در چنین شرایطی بود که برای بقای حجت حق تعالی، امر غیبت امام دوازدهم پیش آمد و جز این راهی برای حفظ جان آن خلیفة خدا در زمین نبود. زیرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بین مردم همان بود و قتلش همان. پس مشیت و حکمت الهی بر این تعلق گرفت که حفرتش را از نظرها پنهان نگهدارد، تا درست دشمنان از وی کوتاه گردد و واسطة فیوضات ربانی بر اهل زمین سالم ماند. بدین صورت حجت خدا، هر چه آشکار نیست، اما انوار هدایتش از پس پردة غیبت راهنمای موالیان و دوستانش می‌باشد. ضمناً این کیفر کردار امت اسلامی است که نه تنها از مسیر ولایت و اطاعت امیر المومنین علی (ع) و فرزندان معصومش روی برتافت، بلکه به آزار و قتل آنان نیز اقدام کرد و لزوم نهان زیستی آخرین امام را حفظ جانش سبب شد.

پروفسور هانری کربن ـ متشرق فرانسوی ـ در ملاقات با علامة طباطبائی در خصوص وجود امام غایب در جهان بینی تشیع می‌گوید: به عقیدة من مذهب تشیع تنها و مذهبی است که رابطة هدایت الهیه را میان خدا و خلق ، برای همیشه نگهداشته و به طور استمرار و پیوستگی ولایت را زنده و پا برجا می‌دارد. تنها مذهب تشیع است که نبوت را با حضرت محمد (ص) ختم شده می‌داند ولی ولایت را که همان رابطة هدایت و تکمیل می‌باشد، بعد از آن حضرت و برای همیشه زنده می‌ماند. رابطه‌ای که از اتصال عالم انسانی به عالم الوهی کشف نماید. به واسطة دعوتهای دینی قبل از موسی و دعوت دینی موسی و عیسی و محمد (ص) و بعد از حضرت محمد، بواسطة ولایت جانشینان وی زنده بوده و هست و خواهد بود، او حقیقتی است زنده که هرگز نظر علمی نمی‌تواند او را خرافات شمرده از لیست حقایق حذف نماید. آری تنها مذهب تشیع است که به زندگی این حقیقت لباس دوام و استمرار پوشانیده و معتقد است که این حقیقت میان عالم انسانی و الوهی، برای همیشه، باقی و پا برجاست.» 1

غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری:

مدت غیبت صغری بیش از هفتاد  سال به طول نینجامید که از سال 260 هـ . تا سال 329 هـ . طول کشید.

در این مدت نایبان خاص به محضر حضرت مهدی (ع) می‌رسیدند و پاسخ نامه‌ها و سؤالات را به مردم می‌رساندند. نایبان خاص که افتخار رسیدن به محضر امام (ع) را داشته‌اند، چهار تن می‌باشند که به «نواب خاص» یا «نایبان ویژه» معروفند.

1-  نخستین نایب خاص مهدی (ع) عثمان بن سعید اسدی است که ظاهراً بعد از سال 260 هجری وفات کرد و در بغداد به خاک سپرده شد. وی از شاگردان مورد اعتماد امام دهم و یازدهم بود و خود در زیر سایة امامت پرورش یافته بود.

2-  محمدبن عثمان دومین سفیر و نایب امام (ع) است که در سال 305 هجری وفات کرد و در بغداد به خاک سپرده شد و دورة نیابت وی نزدیک چهل سال به طول انجامید.

3-   سومین نصیر حضرت مهدی (ع) حسین بن روح نوبختی بود که در سال 326 هجری فوت کرد.

4-  علی بن محمد سمری چهارمین نایب امام حجه بن الحسن(ع) است که در سال 329 هجری فوت نمود و در بغداد دفن شد.

همین بزرگان و عالمان و روحانیون بر جسته و پرهیزگار و زاهد و آگاه در دورة غیبت صغری واسطة ارتباط مردم با امام غایب و حل مشکلات آنها به وسیلة حضرت مهدی (ع) بودند.

 

غیبت دراز یا غیبت کبری:

این دوره بعد از زمان غیبت صغری آغاز سد و تا کنون ادامه دارد. این مدت دوران امتحان و سنجش ایمان و عمل مردم است.

در زمان نیابت عامه، امام (ع) ضابطه و قاعده‌ای به دست داده است تا در هر عصر، فرد شاخصی که آن ضابطه و قاعده در همة ابعاد بر او صدق کند، نایب عام امام (ع) باشد و به نیابت از سوی امام، ولی جامعه باشد.

بنابراین در هیچ دوره‌ای پیوند امام (ع) با مردم گسیخته نشده و نبوده است. اکنون نیز که دوران نیابت عامه است عالم بزرگی که دارای همة شرایط فقیه و دانای دین بوده است و نیز شرایط رهبری را دارد، در رأس جامعه قرار می‌گیرد و مردم به او مراجعه می‌کنند و او صاحب «ولایت شرعیه» است. بنابراین اگر نایب امام (ع) در این دوره، حکومتی را درست و صالح‌ نداند آن حکومت طاغوتی است، زیرا رابطه‌ای با خدا و دین خدا و امامت و نظارت شرعی اسلامی ندارد. بنابر راهنمایی امام زمان (عجل‌الله فرجه) برای حفظ و انتقال موجودیت تشیع و دین خدا، باید همیشه عالم و فقیهی در رأس جامعه شیعه قرار گیرد که شایسته و اهل باشد و چون کسی ـ با اعلمیت و اولویت ـ در رأس جامعة اسلامی و دینی قرار گرفت باید مجتهدان و علمای دیگر مقام او را پاس دارند و برای نگهداری وحدت اسلامی و تمرکز قدرت دینی او را کمک رسانند تا قدرتهای فاسد نتوانند آن را متلاشی و متزلزل کنند.


قرآن و حضرت مهدی (عج):

در قرآن کریم درباره‌ی حضرت مهدی و ظهور منجی در آخر الزمان و حکومت صالحان و پیروزی نیکان بر ستمگران آیاتی آمده است از جمله: «مادر زبور داوود، پس از ذکر نوشته‌ایم که سرانجام زمین را بندگان شایستة مامیراث برند و صاحب شوند.»1 و نیز ما می خواهیم به مستضعفان زمین نیکی کنیم یعنی آنان پیشوایان سازیم و میراث برای زمین» بسم ا الرحمن الرحیم. انا انزلناه فی لیله القدر» ما قرآن را در شب قدر فرو فرستادیم. تو شب قدر را چگونه شبی می‌دانی؟ شب قدر از هزار ماه بهتر است. در آن شب فرشتگان و روح و اذان خدا، همه فرمانها و سرنوشتها را فرود می‌آورند. آن شب تا سپیده دهان همه سلام است و سلامت.

چنانچه از آیه‌های سورة بروشنی فهمیده می‌شود، در هر سال شبی هست که از هزار ماه به ارزش و فضیلت برتر است. آنچه از احادیثی که در تفسیر این سوره و تفسیر آیات سورة دخان فهمیده می‌شود این است که فرشتگان در شب قدر ، معدرات یک ساله را به نزد «ولی مطلق زمان» می‌آورند و به او تسلیم می‌دارند. در روزگار پیامبر اکرم (ص) محل فرشتگان در شب قدر، آستان مصطفی (ص) بوده است. هنگامی که در شناخت قرآنی به این نتیجه می‌رسیم که شب قدر در هر سال هست، باید توجه کنیم پس صاحب شب قدر نیز باید همیشه وجود داشته باشد وگرنه فرشتگان بر چه کسی فرود آیند؟ پس چنانچه قرآن کریم تا قیامت هست و حجت است، صاحب شب قدر هست و هم او محبت است. حجت خدا در این زمان جز حضرت ولی عصر (ع) کسی نیست. فیلسوف معروف و متکلم بزرگ و ریاضی‌دان مشهور اسلامی ، خواجه نصیر الدین طوسی می‌گوید:

«در نزد خردمندان روشن است که لطف الهی منحصر است در تعیین امام (ع) و وجود امام به خودی خود لطف است از سوی خداوند و تصرف او در امور لطفی است دیگر و غیبت او مربوط به خود ماست.»

طول عمر امام زمان (ع)

درازی عمر امام (ع) با در نظر گرفتن عمرهای درازی که قرآن به آنها گواهی می‌دهد در کتابهای تاریخی نیز افرادی با عمر دراز زیاد بوده‌اند و درگذشت و حال نیز چنین کسانی بوده و هستند. عمر زیاد حضرت مهدی (ع) به هیچ دلیل محال نیست، بلکه از نظر عقلی و دید وسیع علمی و امکان واقع شده به هیچ صورت بعید نیست. از اینها گذشته اگر از نظر قدرت الهی، به آن نظر کنیم، امری ناممکن نیست در برابر قدرت خدا که بر هر چیز تواناست، عمرهایی مانند عمر حضرت نوح (ع) و عمر بیشتر از آن حضرت و یا کمتر از آن کاملاً امکان دارد. برای خدای قدیر و حکیم، کوچک و بزرگ، کم و بسیار، همه‌و همه مساوی است. بنابراین حکمت کامل و بالغ او ، تا هر موقع اقتضا کند بندة خود را در نهایت سلامت زنده نگاه می‌دارد.

پس طبق حکمت الهی، امام دوازدهم، مهدی موعود(ع) باید از انظار غایب باشد و سالها زنده بماند و راز دار جهان و واسطة فیض برای جهانیان باشد تا هر وقت خدا اراده کند ظاهر گردد و عالم را پس از آن که از ظلم و جور پر شدة، از قسط و عدل پر کند.

علائم و نشانه‌های شگفت آور آخر الزمان:

معنی کلمة آخر الزمان:

معنی کلمة آخر الزمان از امو نسبی به شمار می‌رود، به این معنا: زمان فعلی را که مدت یکهزار و چهار صد و اندی سال از هجرت پیامبر اکرم (ص) می‌گذرد نسبت به آن زمان که آن حضرت مبعوث به رسالت و پیغمبری شده می‌توان گفت: آخر الزمان است و مدت پانصد یا هزار یا دو هزار سال آینده را نسبت به زمان فعلی ما می‌توان گفت: آخر الزمان است.

پس بنابراین ، آخر الزمان یک زمان معلوم و محدودی نیست تا بتوان گفت فلان زمان آخر الزمان است. همانطور که نمی‌توان زمان و موقع ظهور حضرت مهدی (ع) را تعیین نمود همان طور هم نمی‌توان آخر الزمان را محدود و معلوم کرد.

آری از یک طریق می‌توان تا اندازه‌ای معنی کلمه‌ی آخر الزمان را دریافت و آن این است: وقتی کلیة آن موضوعاتی که پیامبر (ص) و ال اطهر آن حضرت خبر داده‌اند عملی شوند. چنان که قسمتی از آنها عملی شده آن زمان را می‌توان آخر الزمان گفت و در انتظار ظهور مهدی (ع) بود.

روایات پیرامون ظهور:

در مورد علائم ظهور، روایات وارده گوناگون و متنوع است و با زبانهای مختلف سخن گفته است زیرا بعضی از این روایات جو اجتماعی و به ویژه وضع جوامع اسلامی را پیش از ظهور تشریح می‌کند و برخی دیگر حوادثی را که نزدیک به ظهور واقع می‌شوند شرح می‌دهد، برخی هم بروز حوادث عجیب را بیان می‌کند و بعضی روایات هم به حوادث پس از ظهور اشاره دارند اینک به برخی از آن روایات اشاره می‌کنیم.

روایت اول: «اوصاف مردم آخر الزمان»

در این روایت بنی معظم (ص) به بعضی علائم ظهور امام عصر روحی فساد اشاره می‌کنند. جابرین عبدا انصاری از آن حضرت نقل می‌کند که فرمودند. 1- زکات دادن قروک شود و زکات دادن رازیان و ضرر تلقی کنند. 2- میوه و نقل مجالس شما غیبت 3- و آنچه به دست می‌آورید حرام باشد 4- در آن زمان بزرگان بر کوچکام رحم نمی‌کنند. 5- و کوچکان نیز احترام بزرگان را نگه نمی‌دارند. 6- کارهای خوب کم شود و جرایم و بدیها ظاهر شود. 7- بندگان خدا و مؤمنین در جامعه دلیل و منافقان در میان مردم عزیز و محترم باشند.

روایت مردم:

محمد بن مسلم نقضی می‌گوید از امام باقر (ع) شنیدم که فرمودند: قیام قائم ما زمانی خواهد بود که:

1- قتل و خونریزی در میان مردم رواج یابد. 2- سغیانی از شام بیرون آمد 3- یمانی از یمن حرکت کند.

روایت سوم:

امام صادق (ع) به یکی از یارانش (حمران) در مورد عصر قبل از ظهور و اینکه فرج در چه زمانی واقع می‌شود فرمود:

1-  وقتی که دیدی علناً شرب خمبر می‌شود و افرادی که از خداوند نمی‌ترسند مجلس شراب را گرم می‌کنند2- و دیدی کسی که امر به معروف می‌کند در بین مردم دلیل می‌شود. 3- صاحب مال در میان مردم از صاحب ایمان عزیزتر است. 4- و دیدی که مردم فعل حرام، را حلال و حلال را حرام می‌شمارند. 5- و دیدی که مردم دین را با رأی خودشان تطبیق می‌دهند. 6- و دیدی که مردم طرفدار آن کسی هستند که قدرت در دست اوست. 7-و دیدی که فرزندان احترام پدر و مادر به جای نمی‌آورند و آنها را تحقیر می‌شمارند و بدترین حالات را پدر و مادر دارند نزد فرزندانشان8- و دیدی که مؤذن برای اذان و نمازگزاری برای نمازخواندن مطالبه پول می‌کند. 9- و دیدی که بر سر منبرها امر به تقوی می‌کنند اما گوینده خود به آن عمل نمی‌کنند.

روایت چهارم:

رسول خدا (ص) می‌فرمودند: نیروی بوده باشد در آخر امت من، مردانی که سوار شدند بر مرکب‌ها که زن‌های آنها شبیه می‌دانند. زنهای ایشان گرچه لباس پوشندگانند بر هنگانند بالای سرهایشان مانند کوهان‌های شتران خراسانی است پس آنها را لعنت کنید که ایشان لعنت شوندگانند

روایت پنجم:

رسول خدا(ص) می‌فرماید: زود باشد بیایند بعد از من گروههائی که بخورند خوردنیهای پاکیزه را با رنگهای گوناگون و سوار شدند جنبندگان را و زینت کنند به نحو زینت کردن زنها و زینت خود را به مردم بنمایانند و زنها هم زینت خود را به مردان بنمایند و ایشان منافقین و دور رویان و دوزبانان امت‌منند در آخر الزمان.

روایت ششم:

امام صادق (ع) می‌فرماید: و دیدی که شنیدن آیات کریمه قرآن برای مردم سنگین ، اما شنیدن ساز و آواز آسان و شیرین است.


روایت هفتم:

رسول خدا(ص) می‌فرماید: زود باشد بیاید در امت من زمانی که باطنهای اهل آن زمان پلید و جنت باشد و ظاهرشان نیکو باشد برای طمع در دنیا ظاهر سازی ایشان و برای ثوابهائی که نزد خداست نباشد، بلکه عبادات و کارهای خیرشان برای ریا و نمایش‌دادن باشد و خوف خدا در دلها‌شان نباشد.

روایت هشتم:

رسول خدا(ص) می‌فرماید: می‌باشد در پیشروی قیامت صغری، فتنه‌هائی مانند پاره‌های شب تیره کننده‌ای که صبح می‌کند و مرد در آن، در حالتی که مؤمن است و شب می‌کند در حالتی که کافر است و شب می‌کند در حالتی که مؤمن است و صبح می‌کند در حالتی که کافر است گروههائی دین خود را می‌فروشند به چیزی از متاع دنیا.

روایت نهم:

پیامبر (ص) فرمودند:

از ثلث اول شب تجاوز کرده می‌خوابند در خوابیدن صبح زیاده روی می‌کنند مقنعه خیا از سر زنان برداشته و کنده شود زنان آن زمان قبله مردان باشند و طلا و نقره دینشان ارزش پول آنقدر کم شود که چون مردی را صد دینار دهند خشمگین شود.

روایت دهم:

1 صبح بن نباته از علی (ع) نقل می‌کند که فرمودند: از پیامبر (ص) شنیدم که فرمودند در دوره آخر الزمان که بدترین زمانهاست، زنانی پیدا خواهد شد که بر این اوصاف خواهند بود: 1- بد حجاب و بی حجابند. 2- حدودالهی را نادیده می‌گیرند. 3- زینت خود را به نامحرمان نشان می‌دهند. 4- از دستورهای دین پیروی نمی‌کنند. 5- به دنبال فتنه و آشوب می‌گردند. 6- به دنبال خوشگذرانی و لذت‌های نامشروعند. 7- محرمات را برای خود حلال می‌دانند و چنین افرادی در دوزخ گرفتار عذاب خواهند شد.

روایت یازدهم:

رسول خدا(ص) فرمود: از علائم نزدیک شدن اعت (وقت ظهور) این است که افراد شریر دارای مقامات بلند گشته و اشخاص خوب و لایق کنار رفته و عنوان و مقامی نداشته باشند و در میان ملت، حرف و سخن گفتن و ادعا و اظهارت، آزاد و بی‌مانع باشد ولی از عمل کردن و حقیقت خبری نباشد و در میان ملت و قوم «مثناه» قرائت شود و کسی آن را انکار ننماید گفته شود که یا رسول ا مثناه چیست؟ فرمود: چیزی که بر خلاف کتاب خدا نوشته شود. (مقصود احکام و قوانین است که بر خلاف دین و قرآن نوشته شود و در میان جمعیت و در مقابل همه خوانده شود و تصویب می‌شود و کسی هم انکار نمی‌کند.)

اینک با نظر به انواع مقاصد ذکر شده باید از خداوند بزرگ به وسیله آقا حضرت بقیه‌ا روحی که لغداء استدعا کنیم که همة ما را در این فتنه‌ها و امتحانات حفظ فرماید تا ظهور حضرت ولی عصر را با عافیت درک نمائیم. آمین‌یارب العالمین.

اعتقاد فرق و سایر ادیان به منجی:

آنچه در این بخش به آن می‌پردازیم ارائه‌ی تصویری مختصر از اعتقاد فرق و ادیان موجود در عالم به موعود و منجی است که پر واضح است بر اساس بینش قرآنی و اسلامی آنچه بشر را به سعادت و کمال انسانی می‌رساند، اعتقاد به مهدودیت شیعی است و مقایسه‌ی اعتقاد به منجی در بین اهل تسنن و تشیع و ادیان الهی مثل یهودیت و مسیحیت، مترقی بودن عقاید شیعه اتنی عشری در این باب را ثابت می‌کند. برادران اهل تسنن بر این عقیده‌اند که مهدی (ع) در حال حاضر هنوز متولد نشده است و قرآن و قیاس و را قبل از تولد آن حضرت برای هدایت بشر کافی می‌دانند. سئوال این جاست که آیا اهل تسنن در آیاتی که مبین اندیشه مهدودیت است. اگر بی‌طرفانه و بی‌غرض بنگرند، تأیید کننده تفکر شیعه نخواهند بود. آیاتی مثل: «و لقد کتبتا فی الزبور بعد الذکر ان الارض یرثها عبادی الصالحون» و آیة و نرید ان نمن علی الذین و دها آیة دیگر. زیرا این اندیشه بر حسب اصل و ریشه قرآنی است. این قرآن مجید است که با قاطعیت تمام، پیروزی نهائی ایمان اسلامی، غلبة قطعی صالحان و متقیان، کوتاه شدن دست ستمکاران و جباران برای همیشة و آینده درخشان و سعادتمندانه بشریت را نوید داده است و به طور مسلم پیشرفتهای علوم زیستی و پزشکی و شواهد قرآنی این پندار غلط را که «انسان نمی‌تواند عمری طولانی همچون عمر حضرت مهدی داشته باشد» باطل می‌کند.

پر واضح است که اسلام ناب ، انتظار فرج یعنی آرزو بستن و دلبستن به اینده، انتظاری است که سازنده و نگهدارنده تعهد آور است و نیرو آفرین و تحرک بخش. به گونه‌است که می‌تواند نوعی عبادت و حق پرستی شمرده شود و مخالف اباحگیری و اسارت بخشی انسان است. با بدتر در اصطلاح جندالله و جند الشیطان و غلبة نهایی حزب الله در می‌یابیم که از آغاز جهانی همواره نبردی پیگیر میان اهل حق و گروه باطل، میان گروهی از طراز ابراهیم و موسی و عیسی و محمد (ص) و گروهی از طراز نمرود و فرعون و جباران یهود و ابوسفیان بر پا بوده است ولی پیروزی نهایی تاریخ از آن حزب الله است.

اما در رابطه به اعتقاد یهود و مسیح به مودعود به اختصار باید بگوئیم که با اذعان به تحریف تورات و انجیل ، ما آثار این تحریف بانگاهی به تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم یک نکته برجسته در زمان حیات هر پیامبری وجود داردوآن وعده به ارسال پیامبر دیگری بعد از پیامبر زنده از سوی خداوند است . مثلاً موسی بشارت به آمدن عیسی (ع) می داد وعیسی (ع)آیندگان را به مبعوث شدن حضرت محمد (ص) خاتم پیامبران مژده می‌داد.برسی اجمالی دوران هر یک از این پیامبران الهی نشان از سیر تکاملی بشر دارد زیرا اگر عیسی (ع)برای هدایت بشر از معجزه ی زنده کردن مردگان ن و درگهواره سخن گفتن بهره جست درحیات رسول ا000ما شاهد انقلاب فکری و نزول قرآن هستیم واین سیر تکاملی برای رسیدن آدمی به مقام «انسان کامل» تا ظهور مهدی (ع) منجی عالم بشریت ادامه خواهد یافت .زیرا بر اساس تفکر شیعی واسلام ناب در هیچ زمانی زمین از حجت خدا خالی نیست . اعتقاد به منجی تنها به آیین مقدس اسلام و تفکر شیعه اختصاص ندارد و با مطالعة سایر ادیان الهی به این حقیقت می رسیم که آنان پا یان تاریخ را با ظهور منجی مرتبط میدانند .ما برای روشن شدن این مطلب ابتدا به لحاظ کامل و جامع بودن تفکر شیعه در رابطه با «مهدویت» شرح مختصری از حضرت مهدی (ع) و نشانه های شگفت انگیز آخر الزمان بیان می کنیم و در بخش بعدی به بررسی اعتقاد یهودیان و مسیحیان به «منجی» می پردازیم و به این حقیقت تلخ اشاره ای خواهیم داشت که آنچه در فلسطین می گذرد تنها بخشی از تحریف تاریخ و اعتقاد به مهدویت آیین صهیونیستی است که امنیت کل جهان را به مخاطره انداخته است واین تحقیق را با دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهور حضرت مهدی«ع» به پایان خواهیم رساند.

                                                                        والسلام ـ علی مهدی

در نظام بین المللی و نظم نوین جهانی که از سوی پیروان مسیح یهودی و فرجام جهان مطرح میشود شاهدیم .

مقوله ملت برگزیده وسرزمین موعود که از سوی دولتمردان یهودی امریکا مطرح می شود توجیه کننده جنگ بیرحمانه آنها علیه ملتهای ستمدیده است و آنها برای ظهور حضرت مسیح می کوشند که یهودیان پراکنده شده در سراسر جهان را در اسرائیل گردآوردند وآن آخرین گام قبل از ظهور مهدی خواهد بود.آنها معتقدند یسوع ، یهودی زاده شد و در رأس دین مسیحیت قرار گرفت تا بیانگر انقلابی علیه یهودیت باشد اما جنبش اصلاح طلب پروتستا نیسم حیثیت و اعتبار یهودیت را باز گرداند تا وقتی مسیح به همراه مهاجران پروتستان وارد دنیای جدید یعنی امریکا شد دوباره یهودی میگردد.به این ترتیب مسیح آمریکائیها مسیüح یهودی شد.

«هنگامی که مهاجران اولیه پروتستانی به آبادیهای ماسا چوست در نیوانگلند رسیدند آمریکا را «اورشلیم جدید» یا «کنعان جدید» تلقی و خود را به غیراینهای قدیم تشبیه کردند که از ظلم و ستم فرعون «پادشاه انگلستان،جیمز اول» از مصر «انگلستان» فرار کرده و به دنبال سرزمین موعود جدیدراه افتاده بودند.«

به این ترتیب پروتستانیم پیورتانی با ورود اولین مهاجران به آمریکا رنگ و بویی یهودی به خود گرفت .به عبارت دیگر مسیحیتی که با مهاجران اولیه دارد آمریکا شد»مسیحیت یهودی«بود.

»این مسیحیت یهودی بر دو مقوله تکیه کرد»سرزمین موعود«و»ملت برگزیده« و این دو مقوله همانهایی هستند که اساس استعمار قارة امریکا در گذشته و استعمار فلسطین را در حال حاضر تشکیل دادند.«

ولی همان طور که قبلاً گفیم در این نبردو ستیزها گاهی حق و گاهی باطل پیروز بوده است.ولی البته این پیروزی ها و شکست ها بستگی به یک سلسله عوامل اجتماعی ،اقتصادی و اخلاقی داشته است و آنچه در بینش تاریخی و قرانی شیعه حرکت آفرین و امید بخش است پیروزی نهایی است که از آن »جندالله« خواهد بود.

گر چه دوری ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان حضرت مهدی(ع) بسیار آورده است ، ولی به هر حال در این دورة آزمایش اعتقادما اینست که حضرت مهدی(ع) به قدرت خدا و حفظ او، زنده است و نهان از مردم جهان زندگی میکند، روزی که»اقتضای نام« حاصل شود، ظاهر خواهد شد و ضمن انقلابی پر شور و حرکتی خونین و پر دامنه، بشریت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد و رسم توحید و آیین اسلامی را عزت دوباره خواهد بخشید.

                                                                                      »به امید آن روز«

                                                                                                        والسلام

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۳ ، ۰۴:۳۴
محمدحسین محمدیان


اکنون علی جان! ای همسر هماره مهربانم!من عازمم، بر من مسلّم است که از امشب میهمان پدرم و خدای او خواهم بود، گریزانم از این دنیای پر بلا و سراسر مشتاقم به خانه بقا. تنها دل نگرانی ام برای رفتن، توئی وفرزندانم. شما تنها پیوند میان من واین دنیائید که کار رفتن را سخت می کنید اما دلخوشم به اینکه شماهم آخرتی هستید، مال آنجائید. شماجسمتان در اینجاست.دیدا باشما از آنجا ودر آنجا آسان تر است.

علی جان!من در سالهای حیاتم همیشه باتو وفاداربوده ام ،از من دروغ ، خدعه،خیانت هرگز ندیده ای.لحظه ای پا را از حریم مهر ووفا وعفاف بیرون نگذاشته ام. برخلاف فرمان وخواست ومیل توحرفی نگفته ام ،کاری نکرده ام.اعتقادم همیشه این بوده است که جهاد زن،رفتارنیکو باهمسر است، خوب شوهرداری است واز این عقیده تخطّی نکرده ام .

علی جان !مرگ،ناگزیر است وانسانِ میرنده ناگزیر از وصیت وسفارش.

علی جان!به وصیّت هایم عمل کن،چه آنهارا در رقعه ای مکتوب آورده ام وچه اینارا را که اکنون می گویم.

اول اینکه توپس از من ناگریزی ازدواج کردن،پس ازدواج کن وامامه،خواهرزاده ام را بگیر که اوبه فرزندان مهربانتر است.

دوم اینکه مرا در تابوتی به همان شکل که گفته ام حمل کن تا محفوظ تر بمانم.

وسوم،مراشبانه غسل بده-از روی پیراهن-برمن شبانه نماز بگزار ومرا مخفیانه دفن کن ومدفنم را مخفی بدار. مبادامردمی که برمن ستم کرده اند،به خصوص آن دو برجنازه ونماز ودفنم حاضرشوند واز مکان دفنم آگاهی بیابند.

....گریه نکن علی جان!من گریه ام برای توست،توچرا گریه می کنی ؟تومظلوم ترین مظلوم عالمی گریه برتو رواتر است.من آنچه کردم برای دفاع از حقوق مغصوب توبود.من می دانستم که رفتنی ام،پدر مرا مطمئن کرده بودولی هم می دانستم ومی دانم پس از رفتنم برتو چه خواهدگذشت...


(منبع:کشتی پهلوگرفته،سید مهدی شجاعی)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ شهریور ۹۳ ، ۰۴:۲۶
محمدحسین محمدیان